معنی प्रतिनिधि
प्रतिनिधि
جانشین، نماینده
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با प्रतिनिधि
प्रतिलिपि
प्रतिलिपि
رونِویسی، کُپی کُنید
دیکشنری هندی به فارسی