معنی पोषण करना
पोषण करना
پرورش دادن، پرورش دهنده
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با पोषण करना
शोषण करना
शोषण करना
اِستِثمار کَردَن، بَهرِه بَرداری کُنَد
دیکشنری هندی به فارسی
घोषणा करना
घोषणा करना
اِعلام کَردَن، اِعلام کُنَد، بَیان کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی