معنی पूरा करना पूरा करना انجام دادن، برای تکمیل، کامل کردن، برآورده کردن اَنجام دادَن، بَرایِ تَکمِیل، کامِل کَردَن، بَرآوَردِه کَردَن دیکشنری هندی به فارسی