جدول جو
جدول جو

معنی पार करना

पार करना
عبور کردن، متقاطع، فراتر رفتن، غلبه پیدا کردن، فائق شدن
دیکشنری هندی به فارسی

واژه‌های مرتبط با पार करना

माफ करना

माफ करना
بِبَخشیدَن، بِبَخشید، عُذر خوٰاستَن، بَخشِش کَردَن، بَخشیدَن
دیکشنری هندی به فارسی

याद करना

याद करना
یاد گِرِفتَن، حِفظ کَردَن، یادآوَری کَردَن، بِه یاد آوَردَن
دیکشنری هندی به فارسی