معنی निर्मित
निर्मित
ساخت داخلی، ساخته شده است
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با निर्मित
निर्जलित
निर्जलित
خُشک شُدِه، کَم آب شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی
निश्चित
निश्चित
مُطمَئِن، ثابِت شُد
دیکشنری هندی به فارسی
निर्यात
निर्यात
صادِرات
دیکشنری هندی به فارسی
निर्माता
निर्माता
تَولِیدکُنَندِه، سازَندِه
دیکشنری هندی به فارسی
निर्माण
निर्माण
ساخت، ساخت و ساز، تَعلِیم، تَشکِیل
دیکشنری هندی به فارسی
नियमित
नियमित
روتینی، مُنَظَّم
دیکشنری هندی به فارسی
निर्मम
निर्मम
بی رَحم
دیکشنری هندی به فارسی