ترجمه निरर्थक به فارسی - دیکشنری هندی به فارسی
معنی निरर्थक
- निरर्थक
- بی فایده، بی معنی، بی نتیجه، غیرمنطقی، بیهوده، بی فکر، بی ارزش
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با निरर्थक
निरर्थकता
- निरर्थकता
- بی دَلیل بودَن، بیهودِگی، بی مَعنایی، بی فایِدِه بودَن، بی اَرزِشی
دیکشنری هندی به فارسی