معنی निरंतर निरंतर بی وقفه، مستمرّ، ثابت، مداوم، ادامه دار، پیوسته، به طور مداوم، به طور همیشگی، پایان ناپذیر، به طور بی وقفه دیکشنری هندی به فارسی