معنی नियमित
नियमित
روتینی، منظّم
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با नियमित
नियमितता
नियमितता
قانُونمَندی، مُنَظَّم بودَن
دیکشنری هندی به فارسی
निर्मित
निर्मित
ساخت داخِلی، ساختِه شُدِه اَست
دیکشنری هندی به فارسی
निहित
निहित
پِنهان، پوشیدِه شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی
नियम
नियम
قانون، قَوانین، مُقَرَّرات
دیکشنری هندی به فارسی