معنی नरम करना
नरम करना
ملایم کردن، برای نرم شدن، نرم کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با नरम करना
गरम करना
गरम करना
گَرم کَردَن، کاتُولیک
دیکشنری هندی به فارسی
नम करना
नम करना
مَرطوب کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
अमर करना
अमर करना
جاودانِه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
आराम करना
आराम करना
اِستِراحَت کَردَن، اِستِراحَت کُن، آرام کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
गर्म करना
गर्म करना
گَرم کَردَن، بَرایِ گَرم کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
जूम करना
जूम करना
زوم کَردَن، بَرایِ زوم کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
नोट करना
नोट करना
یادداشت کَردَن، تَوَجُّه داشتِه باشید
دیکشنری هندی به فارسی
नशा करना
नशा करना
مَست کَردَن، بَرایِ مَست شُدَن
دیکشنری هندی به فارسی
नफरत करना
नफरत करना
تَنَفُّر داشتَن، مُتِنَفِّر بودَن، نَفرَت داشتَن
دیکشنری هندی به فارسی