معنی दोष होना
दोष होना
نقص پیدا کردن، مقصّر بودن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با दोष होना
दोषी होना
दोषी होना
قابِلِ مَلامَت بودَن، گُناهکار بودَن
دیکشنری هندی به فارسی
दोष देना
दोष देना
سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی