معنی तैनात करना
तैनात करना
استقرار دادن، استقرار
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با तैनात करना
तैयार करना
तैयार करना
داماد شُدَن، آمادِه کُنید، آمادِه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی