معنی झेलना
झेलना
تحمّل کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با झेलना
खेलना
खेलना
سَرگَرم کَردَن، بازی کَردَن، بِه بازی کَردَن، وَرزِش کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
झूलना
झूलना
سَنگین کَردَن، تاب خُوردَن، تِکان دادَن، تِلو تِلو خُوردَن
دیکشنری هندی به فارسی