معنی छेद करना
छेद करना
حفر کردن، متّه، حفّاری کردن، نفوذ کردن، سوراخ کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با छेद करना
मदद करना
मदद करना
کُمَک کَردَن، کُمَک کُنَد
دیکشنری هندی به فارسی
मंद करना
मंद करना
کَم نور کَردَن، کُند کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
याद करना
याद करना
یاد گِرِفتَن، حِفظ کَردَن، یادآوَری کَردَن، بِه یاد آوَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
कैद करना
कैद करना
حَبس کَردَن، بِه زِندان اَنداختَن
دیکشنری هندی به فارسی
ढेर करना
ढेर करना
دَفع کَردَن، اَنباشتِه شُدَن
دیکشنری هندی به فارسی
तेज करना
तेज करना
تَسریع کَردَن، بَرایِ اَفزایِش، تیز کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
देर करना
देर करना
تَعویق اَنداختَن، بِه تَأخیر اَنداختَن
دیکشنری هندی به فارسی
पेश करना
पेश करना
اِرائِه دادَن، بَرایِ اِرائِه
دیکشنری هندی به فارسی
सेट करना
सेट करना
تَنظِیم کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی