معنی चीखते हुए
चीखते हुए
به طور فریادکنان، در حالی که فریاد می زد
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با चीखते हुए
चमकते हुए
चमकते हुए
بِه طَرزِ خیرِه کُنَندِه، دِرَخشان
دیکشنری هندی به فارسی