معنی चकराना
चकराना
متحیّر کردن، سرگیجه
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با चकराना
चकराया
चकराया
سَرگَشتِه، گیج شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی
चोराना
चोराना
دُزدانه، دُزدی کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
चुराना
चुराना
دُزدی کَردَن، سِرقَت
دیکشنری هندی به فارسی
टकराना
टकराना
برخورد کَردَن، بَرخُورد کُنید، تَصَادُم کَردَن، تَصَادُف کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
लहराना
लहराना
غُرِّش کَردَن، مُوج زَدَن، مُوج دار کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
घबराना
घबराना
مُضطَرِب شُدَن، لَرزیدَن، تَرساندَن
دیکشنری هندی به فارسی
गिराना
गिराना
کاهِش دادَن، رَها کَردَن، اَنداختَن، ریختَن
دیکشنری هندی به فارسی
चकराकर
चकराकर
مَبهُوت، گیج شُدِه، بِه طُورِ گیج کُنَندِه
دیکشنری هندی به فارسی
चरचराना
चरचराना
خَش خَش کَردَن، تَرَق
دیکشنری هندی به فارسی