معنی गर्जना
गर्जना
غرّش، رعد و برق
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با गर्जना
गरजना
गरजना
غُرِّش کَردَن، زوزِه کِشیدَن، رَعد و بَرق زَدَن
دیکشنری هندی به فارسی
गूंजना
गूंजना
تِکرار کَردَن، طَنین اَنداز کَردَن، بازتابیدَن
دیکشنری هندی به فارسی
अर्जन
अर्जन
کَسب، کَسب دَرآمَد
دیکشنری هندی به فارسی
ऊर्जा
ऊर्जा
اِنِرژی
دیکشنری هندی به فارسی