معنی खोज करना
खोज करना
کاوش کردن، کشف کنید، جستجو کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با खोज करना
भोजन करना
भोजन करना
شام خُوردَن، بَرایِ صَرف یِک وَعدِه غَذایی
دیکشنری هندی به فارسی
गोल करना
गोल करना
دایِرِه کَردَن، دُورَت حَلقِه بِزَن
دیکشنری هندی به فارسی
खनन करना
खनन करना
مَعدَن اِستِخراج کَردَن، بِه مَن
دیکشنری هندی به فارسی
कोड करना
कोड करना
کُدگُذاری کَردَن، بَرایِ کُدگُذاری
دیکشنری هندی به فارسی
कोच करना
कोच करना
مُرَبّی کَردَن، بِه مُرَبّیگَری
دیکشنری هندی به فارسی
खून करना
खून करना
خونین کَردَن، بِه قَتل
دیکشنری هندی به فارسی
तेज करना
तेज करना
تَسریع کَردَن، بَرایِ اَفزایِش، تیز کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
नोट करना
नोट करना
یادداشت کَردَن، تَوَجُّه داشتِه باشید
دیکشنری هندی به فارسی
शोर करना
शोर करना
صِدایِ بُلَند ایجاد کَردَن، سَر و صِدا کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی