معنی कार्य करना
कार्य करना
عمل کردن، برای کار کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با कार्य करना
मार्च करना
मार्च करना
راه پیمایی کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
राज्य करना
राज्य करना
حُکومَت کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
चार्ज करना
चार्ज करना
بار دادَن، شارژ کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
पार्क करना
पार्क करना
ایستگاه کَردَن، پارک کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
बाध्य करना
बाध्य करना
مَجبور کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی