معنی कटा हुआ कटा हुआ کوتاه شده، خرد شده، قطع شده، آراسته، برش خورده کوتاه شُدِه، خُرد شُدِه، قَطع شُدِه، آراستِه، بُرِش خُوردِه دیکشنری هندی به فارسی