معنی कंपन करना
कंपन करना
لرزیدن، برای ارتعاش
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با कंपन करना
खंडन करना
खंडन करना
رَد کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
कंघी करना
कंघी करना
شانِه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
ऐंठन करना
ऐंठन करना
گِرِفتِگی ایجاد کَردَن، تَشَنُّج کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
कृपा करना
कृपा करना
رَحمَت کَردَن، لُطف کُن
دیکشنری هندی به فارسی
पंप करना
पंप करना
پُمپ کَردَن، پُمپاژ کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی