معنی उगाना
उगाना
کاشتن، رشد کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با उगाना
लगाना
लगाना
کاشت کَردَن، قَرار دادَن، لَکِّه اَنداختَن
دیکشنری هندی به فارسی
जगाना
जगाना
بیدار کَردَن، بیدار شُو، بَراَنگیختَن
دیکشنری هندی به فارسی
उठाना
उठाना
حَمل کَردَن، بالا بُردَن، پَرچَم بُلَند کَردَن، بُلَند کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
गाना
गाना
خوٰاندَن، آهَنگ
دیکشنری هندی به فارسی
उगना
उगना
روییدَن، بُزُرگ شُدَن
دیکشنری هندی به فارسی