معنی अविरोधी
अविरोधी
غیرقابل مقاومت، غیر متناقض
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با अविरोधी
विरोधी
विरोधी
خَصمانِه، ضِد، مُخالِف
دیکشنری هندی به فارسی
अवरोधन
अवरोधन
رَهگیری، مَسدود کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
अवरोधक
अवरोधक
رَهگیر، مَسدود کُنَندِه، مَوانِع
دیکشنری هندی به فارسی
अवरोध
अवरोध
مانِع
دیکشنری هندی به فارسی
विरोध
विरोध
مُخالِفَت، مُخالِفَت کُنید، اِعتِراض
دیکشنری هندی به فارسی