معنی अवरोधक
अवरोधक
رهگیر، مسدود کننده، موانع
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با अवरोधक
अवरोधन
अवरोधन
رَهگیری، مَسدود کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
अवरोध
अवरोध
مانِع
دیکشنری هندی به فارسی
अविरोधी
अविरोधी
غِیرِقابِلِ مُقاوِمَت، غِیرِ مُتِناقِض
دیکشنری هندی به فارسی
जलरोधक
जलरोधक
آب بَند، ضِدِّ آب
دیکشنری هندی به فارسی
निरोधक
निरोधक
بازدارَندِه، پیشگیرانِه، بی قِید
دیکشنری هندی به فارسی