معنی अभ्यस्त करना
अभ्यस्त करना
عادت دادن، عادت کردن، آداپته کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با अभ्यस्त करना
व्यस्त करना
व्यस्त करना
مَشغول کَردَن، دَرگیر شُدَن
دیکشنری هندی به فارسی