معنی अक्षम्य
अक्षम्य
غیرقابل آشتی، نابخشودنی
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با अक्षम्य
क्षम्य
क्षम्य
قابِلِ بَخشش
دیکشنری هندی به فارسی
अक्षमता
अक्षमता
بی کِفایَتی، ناتَوانی، بی عُرضِگی
دیکشنری هندی به فارسی
अक्षम
अक्षम
ناکافی، اَز کار اُفتادِه اَست
دیکشنری هندی به فارسی