معنی תשישות
תשישות
خستگی، فرسودگی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با תשישות
נשיאות
נשיאות
رَئیس نِشینی، ریاسَت جُمهوری
دیکشنری عبری به فارسی
נגישות
נגישות
دَسترَس پَذیری، دَسترَسی، قابِلیَّتِ دَسترَسی
دیکشنری عبری به فارسی
חשיבות
חשיבות
مُورِدِ تَوَجُّه بودَن، اَهَمیَّت
دیکشنری عبری به فارسی
ישירות
ישירות
مُستَقیماً، مُستَقیم، مُستَقیم بودَن، بِه طُورِ مُستَقیم
دیکشنری عبری به فارسی
ישימות
ישימות
کاربُرد، قابِلِ اِجرا بودَن
دیکشنری عبری به فارسی
קשיבות
קשיבות
آگاهی ذِهنی، گوش دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
רגישות
רגישות
زُودرَنجی، حَسّاسِیَّت
دیکشنری عبری به فارسی
אדישות
אדישות
بی اِعتِنایی، بی تَفاوُتی
دیکشنری عبری به فارسی
תאימות
תאימות
سازِگاری
دیکشنری عبری به فارسی