معنی תרמי
תרמי
گرمایی، حرارتی، از نظر حرارتی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با תרמי
קרמי
קרמי
خامِه ای، رویارویی، کِرِم مانَند
دیکشنری عبری به فارسی