معنی תרופה
תרופה
دارو
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با תרופה
תרומה
תרומה
اِهدا، سَهم، وَقف
دیکشنری عبری به فارسی
תקופה
תקופה
مُدَّت، دَورِه
دیکشنری عبری به فارسی
תעופה
תעופה
هَوانَوَردی
دیکشنری عبری به فارسی