معنی תקוע
תקוע
گرفتار، گیر کرده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با תקוע
לתקוע
לתקוע
میخکوب کَردَن، چوب
دیکشنری عبری به فارسی
שקוע
שקוע
غَرق شُده، غوطِه وَر شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی