معنی תיאבון
תיאבון
میل، اشتها
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با תיאבון
ריקבון
ריקבון
تَعَفُّن، پوسیدِگی
دیکشنری عبری به فارسی
תיקון
תיקון
اِصلاحیِّه، تَصحِیح
دیکشنری عبری به فارسی
תיבול
תיבול
طَعم دار کَردَن، چاشنی
دیکشنری عبری به فارسی
תיאור
תיאור
ویژِگی سازی، تُوضِیحات، تَصوِیرسازی، تَوصِیف
دیکشنری عبری به فارسی