معنی תָקוּן
תָקוּן
وصله خورده، لعنت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با תָקוּן
תִקוּן
תִקוּן
اِصلاح، لَعنَت
دیکشنری عبری به فارسی
טָעוּן
טָעוּן
اِدِّعا شُدِه، بارگیری شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
סָקוּם
סָקוּם
پُرسِشگَری، تُفالِه
دیکشنری عبری به فارسی
תִקנוּן
תִקנוּן
اِستانداردسازی، مُقَرَّرات
دیکشنری عبری به فارسی
תיקון
תיקון
اِصلاحیِّه، تَصحِیح
دیکشنری عبری به فارسی