معنی תַחֲנָה
תַחֲנָה
ایستگاه
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با תַחֲנָה
מַחֲלָה
מַחֲלָה
بیماری
دیکشنری عبری به فارسی
אַחֲוָה
אַחֲוָה
اُخُوَّت، بَرادَری
دیکشنری عبری به فارسی