معنی תְקוּמָה
תְקוּמָה
رنسانس، تولّد دوباره
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با תְקוּמָה
מְקוּמָה
מְקוּמָה
مُستَقِرّ، مُحِلّ
دیکشنری عبری به فارسی
נְקוּדָה
נְקוּדָה
نُقطِه
دیکشنری عبری به فارسی
תְּקוּפָה
תְּקוּפָה
دَورِه
دیکشنری عبری به فارسی
תְנוּדָה
תְנוּדָה
نَوَسَان
دیکشنری عبری به فارسی
תְכוּנָה
תְכוּנָה
ویژِگی
دیکشنری عبری به فارسی