معنی שקוע
שקוע
غرق شده، غوطه ور شده است
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با שקוע
לשקוע
לשקוע
اُفتادَن، غَرق شُدَن، فُروکِش کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
שקוף
שקוף
توری، شَفّاف
دیکشنری عبری به فارسی
תקוע
תקוע
گِرِفتار، گیر کَردِه
دیکشنری عبری به فارسی
שקע
שקע
فُرو رَفتَن، سوکِت
دیکشنری عبری به فارسی