معنی שעמום
שעמום
بی روحی، بی حوصلگی، کسل بودن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با שעמום
שיעמום
שיעמום
یَأس، بی حُوصِلِگی
دیکشنری عبری به فارسی
עמום
עמום
کَم نور، مُبهَم
دیکشنری عبری به فارسی