معنی שמירה
שמירה
نظارت بر نگهداری، نگه داشتن، رعایت، نگهداری
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با שמירה
שבירה
שבירה
اِنکِسار، شِکَستَن
دیکشنری عبری به فارسی