معنی שלו
שלו
مربوط به آن، او
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با שלו
שלנו
שלנו
ما
دیکشنری عبری به فارسی
שלם
שלם
کامِل، کُل، تَمام، بی خِسارَت
دیکشنری عبری به فارسی
שלה
שלה
او، آن
دیکشنری عبری به فارسی