معنی שוחק
שוחק
ساینده، همانجا
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با שוחק
שחוק
שחוק
کُهنِه، پوشیدِه شُدِه، فَرسودِه
دیکشنری عبری به فارسی
צוחק
צוחק
خَندان، خَندیدَن، خَندِه کُنان
دیکشنری عبری به فارسی