معنی שובע
שובע
اشباع، سیری
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با שובע
שופע
שופע
فَراوان
دیکشنری عبری به فارسی
שובב
שובב
بازیگوش، شِیطون، شوخ، شِیطَنَت آمیز
دیکشنری عبری به فارسی
קובע
קובע
عامِل تَعیین کُنَندِه، تَعیین مِی کُند
دیکشنری عبری به فارسی
תובע
תובע
مُدَّعی، دادسِتان، شاکی، طَرَفِ دَعوی، پُر دَعوی
دیکشنری عبری به فارسی