معنی שובבות
שובבות
شیطنت، مایه دردسر، شیطنت آمیز، شرارت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با שובבות
שובבנות
שובבנות
بَچِگانِه، بازیگوشی
دیکشنری عبری به فارسی
שותפות
שותפות
مُشتَرَک بودَن، مُشارِکَت
دیکشنری عبری به فارسی
חובות
חובות
وَظایِف، بِدِهی ها
دیکشنری عبری به فارسی
שובב
שובב
بازیگوش، شِیطون، شوخ، شِیطَنَت آمیز
دیکشنری عبری به فارسی