معنی שבירה
שבירה
انکسار، شکستن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با שבירה
שמירה
שמירה
نَظارَت بَر نِگَهداری، نِگَه داشتَن، رِعایَت، نِگَهداری
دیکشنری عبری به فارسی
צבירה
צבירה
اَنباشتِگی، اَنباشت، اَنباشتِه بودَن
دیکشنری عبری به فارسی
עבירה
עבירה
تَخَلُّف، جُرم
دیکشنری عبری به فارسی
שביר
שביר
قابِلِ شِکَستَن، شِکَنَندِه، ریز
دیکشنری عبری به فارسی