معنی רמוז
רמוז
کنایه زدن، اشاره
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با רמוז
לרמוז
לרמוז
اِشارِه کَردَن، دِلالَت کُند
دیکشنری عبری به فارسی
רמז
רמז
راهنَمایی، اِشارِه
دیکشنری عبری به فارسی