معنی רווק
רווק
عزب، مجرّد
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با רווק
רחוק
רחוק
دور اَز دَسترَس، دور، دوراُفتادِه
دیکشنری عبری به فارسی