معنی רוֹתֵחַ
רוֹתֵחַ
جوشان، در حال جوشیدن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با רוֹתֵחַ
רוֹקֵחַ
רוֹקֵחַ
داروساز
دیکشنری عبری به فارسی