معنی רגיז
רגיז
آزمایشی، تحریک پذیر
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با רגיז
רגיש
רגיש
اِحساسی، حَسّاس، پاسُخگو، دِلتَنگ، آسیب پَذیر
دیکشنری عبری به فارسی
רגיל
רגיל
رایِج، عادَت کَردِه، مُنَظَّم، مَعمولی، عادّی
دیکشنری عبری به فارسی