معنی רָעֵב
רָעֵב
به طور پرخوری، گرسنگی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با רָעֵב
רָעָב
רָעָב
قَحطی، گُرُسنِگی
دیکشنری عبری به فارسی
רָעֵד
רָעֵד
لَرزان، لَرزِش
دیکشنری عبری به فارسی