معنی רַטְנִיוּת
רַטְנִיוּת
بدخلقی، عبوس بودن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با רַטְנִיוּת
בַּטְנִיוּת
בַּטְנִיוּת
شِکَمی بودَن، نَفخ شِکَم
دیکشنری عبری به فارسی