معنی קרדינל
קרדינל
اسقف بودن، کاردینال
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با קרדינל
קרינה
קרינה
اِنتِشار، تَشَعشُع، تابِش
دیکشنری عبری به فارسی