معنی קלוע
קלוע
بافته شده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با קלוע
קרוע
קרוע
پارِه پارِه، پارِه شُدِه، گُسَستِه
دیکشنری عبری به فارسی
קלות
קלות
آسانی، سَبُکی
دیکشنری عبری به فارسی
קבוע
קבוע
ثابِت
دیکشنری عبری به فارسی