معنی קיבולת
קיבולת
ظرفیت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با קיבולת
סיבולת
סיבולת
اِستِقامَت
دیکشنری عبری به فارسی
קשיבות
קשיבות
آگاهی ذِهنی، گوش دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
קבילות
קבילות
قابِلیَّتِ قَبول، قابِلِ قَبول بودَن
دیکشنری عبری به فارسی
יכולת
יכולת
قابِلِیَت، تَوانایی، واریانس
دیکشنری عبری به فارسی
קיבוע
קיבוע
چَسبَندِگی، تَثبیت
دیکشنری عبری به فارسی
תיבול
תיבול
طَعم دار کَردَن، چاشنی
دیکشنری عبری به فارسی